کد مطلب:94424 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:218

خطبه 007-نکوهش دشمنان












[صفحه 93]

اینك زبیر در چنگ پولادین علی (ع) گرفتار آمده و به حیله بیان می خواهد كه جان به سلامت بدر برد. در حالیكه برق خشم چشم علی سراپای زبیر را به لرزه آورده بود، به زبیر گفت: تو دست پیمان بسوی من آوردی، اینك باید از فرمان من اطاعت كنی... و زبیر ترسان و لرزان گفت: - اما... من... بزبان با تو بیعت كردم و بدل منكر این پیمان بودم... و امیر مومنان این خطبه را چنین آغاز كرد آوخ كه هر چه می كشم از دست دشمنان خدا ناشناس می كشم! عصیانگران، شیطان را سلطان خود كرده اند و ابلیس هم آنان را بخاطر نیل به هدف های خود، بعنوان دامگران پرزیان برگزید از اینرو در دل آنان تخم گناه افشاند و نهالهای گمراهی پرورد. اندك اندك با كلام ناپسند بنرمی با آنان در سخن آمد و بدین شیوه، آنها را از بدیهای خود بارور كرد تا بدانجا كه آنان با چشمان او دنیا را نظاره كردند و با زبان او به گفتگو آمدند سپس این گمراهان كور دل را بر توسن بادپای كفران و عصیان نشاند و گفتار ناروا و راه ناصواب را به پیرایه های فریبنده آذین داد و سرانجام گفتار و كردارشان بدان مانست كه گفتی شریك شیطان شده و بفرمان او در گفتار و كردار ناپسند و ناخرسند می آیند


صفحه 93.